استراتژی در مقابل سیستم معاملاتی: تفاوتی که اکثر معامله‌گران نادیده می‌گیرند چرا داشتن استراتژی برای سودآوری مداوم کافی نیست اکثر معامله‌گران می‌گویند «من یک استراتژی دارم»، اما تعداد بسیار کمی می‌توانند بگویند «من یک سیستم معامله می‌کنم».


این سوءتفاهم یکی از دلایل اصلی است که بسیاری از معامله‌گران در زمینه ثبات، روانشناسی و سودآوری بلندمدت با مشکل مواجه هستند


استراتژی معاملاتی چیست؟


استراتژی معاملاتی، ایده‌ای است که پشت معاملات شما قرار دارد.


به سوالاتی مانند موارد زیر پاسخ می‌دهد:


چه چیزی معامله کنم؟ (بازار، جفت ارز، تایم فریم)


دنبال چه چیزی بگردم؟ (ساختار، شاخص‌ها، الگوها)


سیستم معاملاتی چیست؟ یک سیستم معاملاتی چارچوب اجرای استراتژی شماست.


به سوالات دقیق و غیرقابل مذاکره پاسخ می‌دهد:


شرایط دقیق ورود، محل دقیق حد ضرر، منطق دقیق حد سود، ریسک هر معامله ، قوانین مدیریت معامله، چه زمانی نباید معامله کرد؟، یک سیستم، ایده‌ها را به قوانین تبدیل می‌کند.


اگر استراتژی را نقشه در نظر بگیریم، سیستم، GPS با دستورالعمل‌های مربوطه است.


چرا اکثر معامله‌گران با «استراتژی‌های خوب» شکست می‌خورند؟


بسیاری از معامله‌گران:


تغییر قوانین تجارت به تجارت


حد ضرر را احساسی جابجا کنید


به صورت تصادفی سود کسب کنید


در زمان افت سرمایه، بیش از حد معامله کنید


مشکل، استراتژی نیست،  بلکه فقدان یک سیستم است.


بدون سیستم:


روانشناسی تصمیمات را کنترل می‌کند


نتایج متناقض می‌شوند


بک تستینگ بی‌معنی است


استراتژی + سیستم = برتری


یک مزیت معاملاتی واقعی از موارد زیر ناشی می‌شود:


یک استراتژی مشخص (آنچه معامله می‌کنید)


یک سیستم آزمایش‌شده (نحوه معامله با آن)




سخن آخر اگر فقط یک استراتژی داشته باشید، یک تحلیلگر هستید. وقتی یک سیستم می‌سازید، یک معامله‌گر می‌شوید.


بازار به اجرا پاداش می‌دهد، نه به ایده‌ها.

I don't have a special slogan